۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

موفقیت جوششی است یا کوششی؟

جامعه > سلامت  - نمی‌توان موفقیت را با پول خرید. موفقیت رایگان است و با تفکر و تعیین خواسته‌های دقیق از زندگی تعریف می‌شود.
فرض کنید تمام موجودی مادی‌تان از بین رفته است. آیا هنوز می‌توانید خودتان را یک آدم موفق بدانید یا نه؟
اصلا شما موفقیت را با چه معیاری می‌سنجید: ثروت، شهرت، علم یا چیزهای دیگر؟

 تاریخ پر است از نمونه‌های دلخراش از خودکشی آدم‌های ثروتمند یا زندگی پر مشکل ستاره‌های مشهور و اگر صادق باشیم، باید این واقعیت را قبول کنیم که موفقیت را نمی‌توان صرفا با معیارهای مادی سنجید.
موفقیت‌های ظاهری و مادی، هیچ وقت آن طوری که به نظر می‌رسند، ماندنی و محیرالعقول نیستند.
هفته نامه سلامت، نگاهی واقع‌ بینانه ‌تر به موفقیت‌‌های واقعی انداخته است.
به روایت آمارهای سازمان بهداشت جهانی، هر روز، هزار نفر در جهان دست به خودکشی می‌زنند و بیشتر این خودکشی‌ها نیز ریشه در شکست‌های زندگی دارند. بالا رفتن سرعت زندگی در دنیای ماشینی باعث شده تعداد و سرعت بروز این شکست‌ها افزایش چشمگیری پیدا کند و زندگی خیلی‌ها را به سمت افسردگی سوق بدهد و به بعضی از آدم‌‌ها این‌طور القا کند که مرگ تنها راه خلاصی آنها از تحمل مصایب زندگی است.
راستی، چرا تعداد خیلی کمی از آدم‌ها در زندگی‌شان به موفقیت واقعی می‌رسند؟ یعنی آنها خوش‌شانس‌ترند یا علت را باید در جای دیگری جستجو کرد؟
طی تحقیقاتی که در دوران جوانی در زمینه موفقیت‌های اقتصادی در بین تاجران و اتاق‌های تجارت شرکت‌ها داشته ‌ام به این نتیجه رسیدم که خیلی‌ها در این تفکرند که موفقیت صرفا نتیجه داشتن توانایی‌ها و استعدادهای ممتاز و خاصی است و شکست به دلیل نبودن این امتیازات است.
ولی این عقیده این نتیجه را به دنبال دارد که انسان‌هایی که دارای توانایی‌های فوق‌العاده نیستند، محکوم به شکست خواهند بود و موفقیت امکانی است که به صورتی شانسی با برخی افراد متولد می‌شود. من هیچ‌گاه با این عقیده موافق نبوده‌ام و بعدها آن را ثابت کردم.
گروه دیگری از آدم‌ها، معتقدند که داشتن سرمایه کافی، زمینه ‌ساز موفقیت خواهد بود. یعنی این نظریه هم پول را مسوول موفقیت یا شکست‌ها می‌داند، نه انسان‌ها را. تحقیقات من‌ نشان می‌دهد که ترکیب عوامل مختلف باعث شکست و موفقیت می‌شود. رایج‌ترین عاملی که من به آن دست یافتم قرار گرفتن افراد یا عوامل در جای نادرست‌شان است.
بیشتر شکست‌ها به دلیل ناهماهنگی و نامتجانس بودن عوامل و جایگاه‌شان است. تحقیق در مورد شکست و موفقیت واقعا مرا مجذوب کرد. تحقیقات من درباره این موضوع به زودی پایان نگرفت، بلکه مشاهدات و تحلیل‌های این مساله تا یک سال ادامه پیدا کرد و هم‌اکنون کاملا مطمئن هستم و درک کرده‌ام که هیچ انسانی محکوم به شکست خوردن نیست و موفقیت نیز صرفا اتفاقی نیست.
به گمان من، هر فردی به دلیل هدفی خاص روی زمین آورده شده است. هر انسانی برای رسیدن به موفقیت در زمینه‌ای آفریده شده است. هر فردی باید از طعم خوش موفقیت لذت ببرد تا بتواند آرامش و شادی را در زندگی‌ای امن و لذت‌بخش و پر از حیات پیدا کند و به هدایایی که خدا در این راه برای او قرار داده است، برسد.
قسمت تراژیک ماجرا همین است که طی قرن‌ها، انسان‌ها، گذشته و هدف از آفرینش را فراموش کرده‌اند؛ اهداف و دلایلی که باعث به وجود آمدن موفقیت مطلوب و واقعی می‌شود.
جهان در طول زمان موفقیت‌های واهی انسان‌ها را از یاد خواهد برد اما بیشتر ما اساسا نمی‌دانیم که هستیم و اهداف واقعی زندگی‌مان را نمی‌شناسیم و طبیعتا آنها را دنبال نمی‌کنیم.
موفقیت را نمی‌شود خرید
من فکر می‌کنم اگر شخصی پیدا شود و بگوید برنامه رسیدن به موفقیت و کامیابی را دارد و تضمین کند که همه کسانی که این طرح را می‌خرند و اجرا می‌کنند به موفقیت خواهند رسید، هزاران هزار گروه از انسان‌ها آن را خواهند خرید.
کسی که این طرح را داشته باشد، احتمالا قول می‌دهد برنامه‌اش انسان‌ها را به کامیابی و ثروت می‌رساند و البته با آسان‌ترین و نزدیک‌ترین راه و این‌گونه برای طرح‌اش تبلیغ می‌کند:" ببینید من چه قدر ثروتمند هستم! شما هم می‌توانید."
او در مورد خانه مجلل‌اش و اندازه ثروت‌اش صحبت می‌کند و آنها را به رخ می‌کشد و مردم هم آگهی تبلیغاتی را در تیتر روزنامه‌ها می‌بینند و تصمیم می‌گیرند از آن استفاده کنند. برای یک سال از آن استفاده می‌کنند ولی سرانجام برنامه‌شان از کارافتاده‌ و تکراری می‌شود. این موفقیت نه تنها از آغاز واقعی نبوده، بلکه پایدار و بادوام هم نخواهد ببود. این باعث می‌شود فرد خودش را به یک شکست‌خورده بزرگ تبدیل کند.
راه رسیدن به موفقیت واقعی فرمولی نیست که بتوان آن را خرید. شما نمی‌توانید آن را با پول بخرید. شما می‌توانید آن را بدون پول و کاملا مجانی به دست آورید و این تضمین وجود ندارد که راه رسیدن به موفقیت‌ نیز آسان است.
مثلا همین آقای آلبرت هوبارد!
من این امتیاز را داشته‌ام که بزرگ‌ترین یا تقریبا بزرگ‌ترین افراد ثروتمند خاص جهان را از نزدیک بشناسم. من بسیاری از سرمایه‌دارهای مولتی میلیاردر، مدیران بزرگ‌ترین شرکت‌ها و بانک‌ها، دولتمردان حکومت‌ها، ورزشکاران، سخنرانان و دانشمندان بزرگ را شناخته‌ام. برای اکثر آنها موفقیت به معنای مالکیت مالی و برخورداری از دارایی‌های مادی و داشتن شأن و مقام بالا در جامعه است.
یکی از این افراد، آلبرت هوبارد، نویسنده پر کار و ناشر مشهور است. او در مسائل مادی، زیرکی و حکمتی شگفت‌انگیز داشته و هوشی سرشار در زمینه طبیعت انسان‌ها دارد. او فهمیده که افراد مهم آرزوی تملق دارند؛ هم ‌چون بازیگرانی که در آرزوی تعریف و تمجید اطرافیان هستند. او بزرگ‌ترین قسمت موفقیت و خوشبختی خود را با نوشتن مقاله‌ها و عنوان‌هایی در مورد افراد بزرگ و مهم به دست آورده است.
آمریکایی‌های ثروتمند و مشاهیر در ازای این مقاله‌ها پاداش‌ها و دستمزدهای باارزشی به او اهدا می‌کنند ولی واقعا آیا هوبارد آدم موفقی است؟ او ارزش مادیات را می‌داند ولی اعتقادات خاص او در را بسته و کلید را دور انداخته است. او ارزش معنویت را درک نمی‌کند.
او هیچ‌وقت هدف واقعی زندگی‌اش را درک نمی‌کند. او نمی‌داند عامل اصلی ساختن سرنوشت انسان‌ها چیست؟ او با پشتکار و تلاش فراوان در مسیری اشتباه و دور از موفقیت واقعی به پیش می‌رود.
موفق‌های گرسنه
آنهایی که تعریف‌شان از موفقیت، اکتساب حداکثری مادیات، شأن و مقام اجتماعی و لذت‌های جسمانی است و دوست دارند همیشه عکس‌شان صفحه اول مجله‌ها و روزنامه‌های مهم بین‌المللی باشد، هیچ‌‌وقت از خودشان و زندگی‌شان راضی نخواهند شد.
همیشه چیزی آنها را قلقلک می‌دهد؛ چیزی همیشه در درون‌شان گرسنه است و آنها را بی‌قرار و ناراضی نگه می‌دارد. ممکن است حساب‌های بانکی آنها پر باشد ولی زندگی‌شان پوچ است و چیزی که به دست می‌آورند هیچ‌وقت برای‌شان کافی و رضایت‌بخش نخواهد بود.
کجای کار می‌لنگد؟
بیشتر آدم‌ها زندگی‌شان را با اهداف نادرست شروع می‌کنند. آنها ارزش‌های واقعی را از غیرواقعی تمیز نمی‌دهند و اهداف غلط را پیگیری می‌کنند. مطمئنا هیچ‌چیز در زندگی مهم‌تر از دانستن این مساله نیست که اصلا موفقیت واقعی چیست و چگونه باید به آن دست یافت؟
برای دست‌یابی و فهمیدن موفقیت واقعی، پیشنهاد من به شما کتاب آرم آرمسترانگ است که از نظر من، او یک موفق واقعی در زندگی‌ خودش است. این کتاب از نوشته‌های شخصی او درباره هفت قانون رسیدن به موفقیت واقعی است. این کتاب پر است از تجربیات خردمندانه. او می‌گوید:" شما نمی‌توانید موفقیت را با پول بخرید. موفقیت رایگان است و با تفکر و تعیین خواسته‌های دقیق شما از زندگی تعریف می‌شود. البته هیچ تضمینی نیست که این قوانین، آسان‌ترین راه رسیدن به موفقیت واقعی باشد ولی بالاخره راهی است تضمین‌شده به سوی موفقیت واقعی."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از نظر و لطف شما متشكرم.