۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

هادي قابل : گفتمان حسینی و گفتمان یزیدی

هادي قابل :گفتمان حسینی و گفتمان یزیدی



عن رسول الله صلی الله علیه و آله: "ان لقتل الحسین فی قلوب المومنین حراره لن تبرد ابدا".(1) همانا برای شهادت حسین(علیه السلام) در دل انسانهای با ایمان شعله ای هست که هرگز خاموش نشود.
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین * الصلوه والسلام علی سیدالا نبیاء والمرسلین* ابی القاسم محمد * صلی الله علیه وعلی اهل بیته الطیبن الطاهرین*
چرا پرچم خونین حسینی از پس قرنها وزمانهای بسیار همچنان در اهتزاز است؟ چرا علیرغم همه ستیزهای دشمنان حسینی، وتلاش فراوان برای محو ونابودی آن، همچون ستاره ای درخشان در آسمان دل واندیشه انسانهای آزاده ، اصلاح طلب، عدالتخواه، می درخشد وسوسو می زند؟ راستی مگر در گذر تاریخ از انسانهای بزرگ، پیامبران، اولیاء وصالحان، کشته وشهیدی نبوده است؟ چرا نام ویاد آنها همچون نام ویاد حسین(ع) جاودانه نمانده است؟ پاسخ آن را در سخن آغازین که از پیامبر(ص) نقل کردم می یابیم. این پیوند دلهای انسانهای آزاده با گرمی خون حسین(ص)، راز ورمز جاودانگی آن است، اما چرا جنین است؟ بدان جهت که حماسه حسینی بزرگترین حماسه انسانی تاریخ بشریت است. حماسه ای که فراتاریخی، فراجغرافیایی، فرا زمانی و حتی فرا دینی برای دمیدن روح حقیقت، آزادگی وعدالت در همگان با هر اندیشه ومرامی است. تا راه را برای رسیدن به تعالی وسعادت بنماید، زیرا او چراغ روشن راه هدایت وسعادت برای گم گشتگان وادی حیرت وگمراهی است. که پیامبر مکرم اسلام (ص) فرمود" ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه"(2) حسین چراغ فروزان هدایت وکشتی نجات انسانها به ساحل امن است. بی جهت نیست که حسین(ع) برای هر انسان آزاده از هر مکتب ومرامی الگو می شود. گاندی رهبر استقلال هندوستان گفته است:"من مبارزه را از شهیدان عاشورا آموختم." (3)
برای آنکه به این حقیقت بیشتر پی ببریم به مباحثی که در این دهه تحت" عنوان گفتمان حسینی- علوی وگفتمان یزیدی - اموی" توجه شما حق پویان را جلب می کنم.
مکتب حسین(ع) مکتب آراستن سپاهیان عقل وخرد، در برابر مکتب یزید که مکتب گسترش سپاهیان جهل(4) وحماقت است، می باشد. حسین سپه سالار سپاهیان:

-خرد در برابر بی خردی.


- نور و روشنایی در برابر ظلمت وتاریکی.


- بصیرت وآگاهی در برابرکوردلی ونا آگاهی.


- معرفت و شناخت در برابر جهالت ونادانی.


-دوستی ومحبت در برابر دشمنی وعداوت.


- ارزشها در برابر ضد ارزشها.


- خدمت در برابر خیانت.


- آزادگی در برابر بندگی وبردگی.


- کرامت انسان در برابر تحقیر انسان.


- هدایت وراهنمایی در برابر ظلا لت وگمراهی.


- سعادت وخوشبختی در برابر شقاوت ونگون بختی ، می باشد.

از همین جا است که هر انسانی آنگاه که خودرا در برابر این دو مکتب و دو گفتمان می بیند، عرصه ای برای انتخاب خود می یابد، که یا در اردوی سپاهیان عقل برای مبارزه با سپاهیان جهل قرار گیرد، ویا در زمره سپاهیان جهل باشد وبا عقل وحق بستیزد.
پس راهی که حسین بن علی (ع)در تعریف از زندگی به بشریت نشان داد، راه آزادگی وعزت وسر افرازی است. وپرچمی که او بر افراشت، فرا راه همه آزادیخواهان وعدالت خواهان وعزت جویان است، که رنگ ونژاد وزمان و جغرافیا و حتی دین ومذهب نمی شناسد، وهمگان را در زیر این پرچم قرار می دهد، تا قیام قیامت حق.

ابتدا نگاهی به خواستگاه حسین (ع) بیاندازیم: حسین دست پرورده مکتب محمدی وعلوی وفاطمی است. او در خانه ای زاده وپرورش یافته که ترنم آیات وحی الهی در آن می پیچد. او در آغوش پر مهر پدر بزرگی قرار گرفته که لالاییش ذکر وتسبیح خدا است. او در دامن مادری رشد کرده که طاهره است وبرای زنان مدینه معلم ومربی معارف قرآن واحکام الهی است. او در پای سخن امیر کلام علی بن ابیطالب (ع) بزرگ شده که باب شهر علم پیامبر (ص) است، ویگانه مدعی" سلونی قبل ان تفقدونی"(پیش از آنکه مرا از دست دهید ازمن بپرسید)، است.
حسین دغدغه اش حفظ دین خدا که حاصل رنج های پیامبر(ص) وعلی(ع) وشهادت بزرگانی از اصحاب ویاران پیامبر(ص) است. او می خواهد روش عملی جد وپدرش را در اداره جامعه و احکام وقوانین الهی را پیاده کند. چیزی که در جامعه با حکومت امویان معطل مانده است. او نمی تواند شاهد انحراف از این اصول گرانبها باشد. زیرا این ها ودیعه الهی است.

در مقابل یزید کیست: دست پرورده مکتب ابوسفیان وهند جگرخواره ومعاویه است. او در خانه ای رشد یافته که ترنم کنیزکان آوازه خوان و اشعار جاهلی عرب وصدای جامهای شراب وعربده های مستانه درآن پیچیده است. او در آغوش پدر بزرگی قرار گرفته که همواره در سر سودای برگرداندن پادشاهی عرب را داشته وبا پیامبر(ص) در ستیز بوده است.
او در آغوش مادر بزرگی رشد کرده که به آلودگی وبه کینه توزی شهره و از گوش وبینی حمزه عموی پیامبر(ص) برای خود گردن آویز درست کرد. او در کنار پدری رشد کرده که همواره در ستیز با علی (ع) واهل بیت (ع) وشیعیان آنها بوده است. پدری که مجسمه مکر وفریب وآلودگی، وناقض احکام الله است. و یزید جوانی عیاش، قمارباز و همبازی سگها ومیمو نها است. او دغدغه اش رسیدن به آرزوهای دیرینه اجدادش که پادشاهی موروثی است، می باشد.



حال با این شناخت مختصر از دو چهره مقابل هم، در این مجلس اول فهرستی از گفتمان متقابل این دو مکتب ومرام را تقدیم شما می کنم تا در جلسات بعد به تفصیل پیرامون هر یک سخن بگویم:

1)ولایت حسینی- علوی، در برابر ولایت یزیدی- اموی.


2) اصل حریت و آزادگی، در برابر استبداد وبردگی.


3) اصل عدالتخواهی وظلم ستیزی، در برابر ستمگری وتجاوز.


4) اصل اصلاح طلبی وخیر خواهی، در برابر جنگ وخون ریزی.


5) اصل امر به معروف ونهی از منکر، در برابر انکار دین ودستمایه قرار دادن آن.


6) اصل حفظ حدود الهی وقانون مداری، در برابر تعطیل حدود الهی وقانون شکنی.


7) اصل آگاهی بخشی وبیدار سازی جامعه، در برابر نگهداشتن جامعه در جهل و بیخبری.


8) اصل حق محوری وحق خواهی، در برابر انحراف از حق وخود محوری.


9) اصل پایبندی به عهد وپیمان ووفاداری وامانتداری، در برابر خیانت ونقض پیمانها.


10) اصل بکارگیری وسایل درست وصحیح در رسیدن به اهداف متعالی، در برابر اصل هدف وسیله را توجیه می کند.

انشاء الله در جلسه بعد پیرامون اصل اول سخن خواهیم گفت.

چند جمله هم ذکر مصایب حسین و اهل بیت (علیهم السلام) از مقتل لهوف سید ابن طاووس داشته باشم.
خبر شهادت مسلم بن عقیل پسر عموی بزرگوار حسین (ع) در منزل زباله به آن حضرت رسید. جمعی از اطرافیان حضرت با این خبر ترسیدند واز همانجا جدا شدند. راوی می گوید وقتی خبر شهادت مسلم به اهل بیت (ع) رسید صدای شیون وگریه فضای بیابان را پر کرد، وسیلاب اشگ از دیدگان همه جاری شد. فرزدق عرض کرد ای حسین چگونه به سوی این قوم می روی که با فرستاده تو وپسر عمویت چنین رفتار کردند؟ امام(ع) در حالیکه اشک از دیدگانش جاری بود، فرمود خدای رحمت کند پسر عمویم مسلم را او به راحتی وریحان وبهشت ورضوان الهی بازگشت ووظیفه اش را انجام داد، اکنون نوبت ماست که به وظیفه عمل کنیم. آنگاه اشعاری به این مضمون خواند:

دنیا اگر به چشم لئیمان گرانبها است /پاداش حق گرانتر وبرتر به نزد ما است


گر بهر مرگ پیکر مارا سرشته اند /در راه دوست کشته شدن افتخار ما است


چون سهم ما زروزی دنیا مقدر است/ زیبا تر آن که حرص طلب در دلش بکاست


چون جمع مال عاقبتش ترک گفتن است/ مالی چنین بخیل شدن بهر وی چرا است (5)

پروردگارا به ما راه حسین ، مرام حسین، مکتب حسین، عشق حسین، دوستی حسین، لطف حسین وگرمی خون حسین عطا بفرما. آمین رب العالمین. والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته. اول محرم الحرام 1431هجری قمری
----------------------------------------------
منابع:

1- نوری میرزا حسین، مستدرك الوسائل، ج 10 ص 318.


2- طبری- جامع البیان- جزء 16،ص 343.


3- حکیمی، محمد رضا، قیام جاودانه، چاپ اول، ص 87، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373ش.


4- کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج1، صص 21-23، حدیث جنود عقل وجهل، دارالکتب الاسلامیه،تهران،1388ق.


5- سید ابن طاووس،اللهوف، ترجمه سید احمد فهری، صص 73-74، انتشارات جهان، تهران

صداي معلم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از نظر و لطف شما متشكرم.